زیر
باران نشسته ام رو به نبودنت گریه می کنم و با رویاهایم ترانه می سازم تو
گاه پیشانی بر پیشانی من می سایی و لذت می بری از خنکای نشسته بر پیشانیم و
من همچنان دنبال رد پای تو می گردم.....! امان از این ردپایی که هیچگاه
نقش آن را با چشمانم ندیده ام و دریغ از لحظه ای با تو بودن !!
مهدی گلزاری
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 ساعت 08:39 ب.ظ
این روزها خیلی دلم تنگ می شود...
دلم برای گریه های بی دلیل تنگ می شود.
دلم برای خنده های از ته دل تنگ می شود.
دلم برای همه بچه های خوب دنیا تنگ می شود.
دلم برای همه آدم های پاک و بی ریا تنگ می شود.
دلم برای همه مادربزرگ های پیر و مهربان تنگ می شود.
دلم برای همه لحظه های دلتنگی ام تنگ می شود.
دلم برای کودکانه ترین لحظه های شاد زندگی ام تنگ می شود.
دلم برای همه لحظه های بارانی سکوت و دعا تنگ می شود.
دلم برای همه چیزهای خوب خدا تنگ می شود.
این روزها خیلی دلم برای خدا تنگ می شود...
مهدی گلزاری
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 ساعت 08:36 ب.ظ
عمیق
ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت
جاری است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به
اسفناک ترین حالت شکسته است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن
شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک
بریزی. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان
زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی.
مهدی گلزاری
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 ساعت 08:35 ب.ظ
همیشه
با بدست آوردن اون کسی که دوستش داری نمی تونی صاحبش بشی ، گاهی وقتا لازم
هست که ازش بگذری تا بتونی صاحبش بشی ، همه ما با اراده به دنیا می آییم
با حیرت زندگی میکنیم و با حسرت میمیریم این است مفهوم زندگی کردن ، پس
هرگز به خاطر غمهایت گریه مکن و مگذار این زمین پست شنونده آوای غمگین دلت
باشدافسوس...آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان
دارند لجبازی میکنیم و بعد...برای آنچه از دست رفته آه می کشیم
مهدی گلزاری
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 ساعت 08:34 ب.ظ